دلم سوخت

به وبلاگ من خوش آمدید

30 / 3 / 01

دو شب پیش رفتم دماوند تو دماوند زدم به ماشین داداشم امروز برگشتم و توراه همش ذهنم درگیر این بود که به محض اینکه برسم پارکینگ مادر و خواهر امیر خواهند دید که گلگیر خورده! دلیل پرسیدن چی بگم؟ بگم من زدم؟ بگم امیر خودش زد؟ احتمال نود و نه درصد میدادم که امیر نمیگه کار فاطمه بود! ترجیح دادم آفتابی نشم تا ازم سوال نشه منو ندیدن اما امیر دیدن ازش پرسیدن، اونم گفته تو سرازیری ترمز دستی درست عمل نکرد و ماشین خودش راه افتاد خورد به ماشین برادر فاطمه! ممنونم ازش❤️
+ نوشته شده در جمعه 10 تير 1401ساعت 18:26 توسط نویسنده |